نخستین نمونه از بالگرد کبرا در جنگ ویتنام ارائه شد، زمانی که نیروهای پیاده و زرهی احتیاج به پشتیبانی هوایی داشتند اما نه پشتیبانی هواپیماها که پس از بمباران یا راکت باران مواضع دشمن، باید برای سوخت گیری و مهمات گیری به پایگاه خود که ده ها کیلومتر دورتر بود باز میگشتند.
هر چند هواپیماهای کوچک و کم سرعت تهاجمی نیز در آن جنگ حضور داشتند اما وسیله ای که بتواند از پشت خطوط مقدم به هوا برخواسته و با دقت بالا(در سرعت پائین) هدفگیری کند و در صورت لزوم به راحتی در نقطه ای فرود آید مزایای خاص خود را داشت.
بنابراین با استفاده از برخی اجزای بالگردهای یو-اچ-1 که به تعداد فراوان به کار گرفته شده بودند بالگرد آ-اچ-1 کبرا که صرفاً قابلیت تهاجمی داشت طراحی و ساخته شد. هر چند یو-اچ-1ها نیز به تیربار و بعضاً راکت مجهز می شدند اما ساختار آنها محدودیت های زیادی برای عملیات تهاجمی ایجاد می کرد. نمونه اولیه کبرا تنها به تیربار و راکت انداز مجهز و با بدنه ای باریک، هر دو سرنشین که شامل خلبان و کمک خلبان بودند را پشت سر هم جا داده بود.
بعدها این بالگرد که نخستین بالگرد مختص عملیات تهاجم زمینی هم محسوب میشود به موشک ضد تانک هدایت سیمی تاو مجهز شد که در نتیجه تأثیر عملیاتی آن خصوصاً در نقش ضد زره بسیار افزایش یافت. نمونه های مختلف یک و دو موتوره از آن ساخته شده و به کشورهای گوناگونی صادر شد.
بالگردهای کبرا طی 40 سال گذشته در جنگ های گوناگونی حضور داشته اند اما بزرگترین تجارب عملیاتی آنها در جنگ ویتنام، جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و در جنگ خلیج فارس رقم خورده است. آمریکا در فاصله سالهای 1967 تا 1973 بیش از 1100 فروند کبرا در ویتنام به خدمت گرفت که حدود 300 فروند از آنها در عملیات رزمی یا سوانح از بین رفتند.
پس از چند مرحله بهسازی امروزه مدل «آ-اچ-1زِد وایپر» از بالگرد کبرا در حال تولید است و برخی از کشورهای دارنده آن نیز در برنامه هایی اقدام به بهسازی سامانه های مختلف این بالگرد نموده اند.
ورود به ایران
پیش از انقلاب تعداد قابل توجهی بالگرد کبرا از نمونه دوموتوره «آ-اچ-1جِی، سی کبرا(کبرای دریایی)» ملقب به «International» خریداری شده و به مرور در پایگاه های مختلف هوانیروز نظیر کرمانشاه، اصفهان و مسجد سلیمان وارد خدمت شدند. مدل جِی بالگرد کبرا برای نیروی تفنگداران دریایی آمریکا و پرواز در محیط های دریایی بر اساس نمونه های تک موتوره این بالگرد ساخته شده بود.
بنابر اظهارات منابع خارجی حدود 200 فروند بالگرد کبرا به ایران تحویل داده شد که از نمونه ارتقاء داده شده بودند و حدود 60 فروند آنها توانایی شلیک موشک «BGM-71 تاو» را داشتند.
کبرا مجهز به دو پرتابگر 4تایی موشک ضد تانک تاو
طول بدنه این نمونه از کبرا، 13.5 متر، فاصله نوک دو بالواره آن 3.28 متر و قطر دو پروانه اصلی آن 13.4 متر است. جرم خالی این بالگرد نزدیک سه هزار و بیشینه جرم برخواستن آن 4540 کیلوگرم است. بیشینه سرعت این بالگرد به 280 کیلومتر بر ساعت، برد آن به 575 کیلومتر و سقف پرواز ان به 3215 متر می رسد.
بالگرد کبرای ایران دارای دو نمونه هستند. یک نمونه فقط دارای توپ سه لوله 20 میلیمتری و راکت انداز بوده که در ایران ملقب به «جنگنده کبرا» است و دیگری علاوه بر توپ و راکت، توانایی شلیک موشک ضدتانک تاو نیز دارد.
در بالگرد کبرا هر دو خلبان امکان هدایت بالگرد و شلیک تسلیحات را دارند اما خلبان کابین جلو دارای ادوات هدفگیری دقیقتر و خلبان کابین عقب دارای تجهیزات هدایت بهتر و کاملتری است. در نمونه دارای موشک تاو نیز سامانه هدفگیری در کابین جلو قرار داده شده است.
دوربین های مربوط به رؤیت هدف در این بالگرد توانایی زوم بیش از 13 برابر دارند که کار هدفگیری دقیق را ممکن می سازد. با حرکت سامانه هدفگیری توپ، لوله توپ نیز هماهنگ با آن و بلافاصله در جهت مورد نیاز تغییر می کنند و در نتیجه توپ در این بالگرد از تأثیرگذاری بالایی برخوردار است. این توپ قابلیت چرخش به اطراف را تا 100 درجه به هر طرف و 60 درجه عمودی را دارد. برد مؤثر این توپ تا 2هزار متر است.
چند نوع راکت در این بالگرد قابل بکارگیری است که شامل نمونه های 70 میلیمتری «هایدرا70» در پرتابگرهای 19 تایی و 7 تایی و راکت های 127 میلیمتری «زونی» در پرتابگر 4 تایی است که نوع اخیر در ایران روی بالگرد کبرا مشاهده نشده است. راکت های هایدرا70 دارای برد 500متر تا 8هزار متر هستند.
نوع پایه موشک تاو/توفان نیز تا 3850 متر برد دارد. این نمونه دارای هدایت سیمی بوده و احتمال اصابت آن به هدف 95 درصد است. این موشک 18.5 کیلوگرمی که 3.6 کیلوگرم مواد منفجر دارد، با طول 1.16 متر و قطر 15 سانتیمتر، به بیشینه سرعت 310 متر بر ثانیه دست یافته و می تواند تا 550 میلیمتر در زره نفوذ کند.
حضور در جنگ تمام عیار تحمیلی
8 سال جنگ تحمیلی در یک گستره 1200 کیلومتری از مرزهای کشور و درگیر بودن چند صد کیلومتر از عمق داخل کشور تا چند سال اول جنگ، نیاز به حضور گستره نیروهای زمینی داشت. بدیهی است پشتیبانی هوایی چه از نوع ترابری و چه رزمی نقش مهمی در حفظ خطوط دفاعی، اجرای مقدمات عملیات های کوچک و بزرگ، پشتیبانی از نیروها در طی هر عملیات و پس از آن در زمینه های انهدام واحدهای دشمن، حمل نیرو و مهمات، تخلیه مجروحین و شهدا و... در این همه سال داشته است.
هر چند توان کمی و کیفی بالگردهای ایران پیش از انقلاب در حد بالایی بود، اما خروج مستشاران نظامی آمریکا بسیاری را به این نتیجه رسانده بود که احتمالاً همه این حجم عظیم ادوات هوایی زمینگیر خواهند شد. اما حتی پیش از شروع جنگ تحمیلی و در فاصله کوتاه پیروزی انقلاب تا شروع جنگ متخصصان هوانیروز با شجاعت وارد عرصه تعمیر و نگهداری بالگردها شده و سطح آمادگی این نیرو را به حد مطلوبی رسانده بودند به طوری که با وجود کارشکنی های دولت وقت در اوائل جنگ، هوانیروز به سرعت وارد عمل شد.
در واقع با توجه به واکنش سریع بودن واحدهای هوایی، پس از نیروی هوایی، هوانیروز دومین یگانی بود که با راهبرد کاهش سرعت نفوذ ارتش عراق وارد عمل شد. انهدام تعداد زیادی از ادوات زرهی و ترابری لشگرهای پیشرو عراق و متوقف کردن نسبی آنها از نتایج این تلاش بود که ستاره درخشان این عملیات ها که در آن روزها به صورت تقریباً خودجوش اجرا می شد، بالگرد تهاجمی کبرا بود. این دست وقایع، بالگرد کبرا را در ایران به اندازه اف-14 و فانتوم بین مردم مشهور کرد.
اما تبعات ورود هوانیروز با تمام قوا به عرصه جنگ، و ثبت بیش از 300هزار ساعت پرواز عملیاتی در جنگ، فرسودگی زودرس ناوگان و در کنار آن آسیب های ناشی از سلاح های دشمن بود. برای رفع این مشکلات نیز باید راهی پیدا می شد.
در نتیجه متخصصان هوانیروز و صنایع دفاعی با تمام قوا سعی در تعمیر و عملیاتی نگه داشتن ناوگان بالگردی کشور کردند و بسیاری از تعمیرات را در نزدیک ترین نقاط به خط مقدم به انجام می رساندند. بدین ترتیب بود که به طور متوسط بیش از 100 ساعت پرواز عملیاتی در هر روز از جنگ توسط بالگردهای کشورمان به انجام رسید.
مأموریت های بالگرد تهاجمی کبرا در طول جنگ بیشتر حول محورهای انهدام تانک ها و ادوات زرهی، حمله به استحکامات و خطوط دفاعی و مراکز تجمع دشمن، اجرای عملیات های شناسایی مسلح، اسکورت بالگردهای ترابری در عملیات های جستجو و نجات و حمایت از ناوگان کشتی ها در مقاطعی از جنگ بود.
در طی این دوران، هر چند محدودیت فضای بالواره های بالگرد کبرا حجم تسلیحات محمول آن را محدود می کرد اما انهدام صدها تانک، نفربر و خودرو در کارنامه خلبانان کبرا ثبت شده است. این کار با تلاش های فراوان کادر پروازی و زمینی و اقداماتی از قبیل افزایش تعداد سورتی پروازها و سوختگیری و مهمات گیری بالگردها در حالی که روشن و آماده پرواز بوده و خلبانان نیز از آنها پیاده نشده بودند ممکن شد. به عنوان مثال در عملیات فتح المبین کبراهای هوانیروز حدود 27477 گلوله 20 میلیمتری، 2258 فروند راکت، 200 فروند موشک ضدتانک شلیک نمودند که منجر به انهدام دست کم 360 دستگاه تانک و نفربر زرهی عراقی شد.
ترکیب های تسلیحاتی که کبراهای ایران در جنگ با آن دیده شده اند عمدتاً دو تا چهار پرتابگر راکت(19 یا 7 تایی)، دو پرتابگر 4تایی موشک تاو و دو پرتابگر 7 تایی راکت به همراه دو پرتابگر دو یا چهارتایی تاو بوده است. ترکیب های راکتی اغلب تنها مربوط به جنگنده کبرا داشته و نمونه موشک انداز این بالگرد برای عملیات های ضد زره وارد میدان می شده است.
اما ابتکارات بومی رزمندگان برای بهبود کبرا شامل استفاده از تسلیحات جدید و یا بکارگیری تسلیحات برای کاربردهای جدید از همان سالهای دفاع مقدس آغاز شد. در زمینه بکارگیری تسلیحات جدید باید به موشک هوا به سطح هدایت اپتیکی «AGM-65 ماوریک» اشاره کرد.
این موشک که بر روی هواپیماهای اف-4ئی نیروی هوایی ارتش و علیه اهداف مهم به کار می رفت با توجه به ضرورت های عملیاتی و تشخیص فرماندهان در قالب طرح «امید» روی نمونه غیرموشک انداز کبرا نصب شد و در چندین عملیات که استفاده از کبرا به جای هواپیماهای نیروی هوایی مناسبتر بود به طور کاملاً موفق مورد استفاده قرار گرفت. انهدام یک ایستگاه راداری ارتش عراق که در یک کارخانه متروکه استتار شده بود از معروف ترین استفاده های ماوریک توسط کبرا است. همچنین در مواردی با این موشک به مراکز تجمع نیروهای عراقی حمله می شد که نتایج بهتر در زمان کمتر نسبت به استفاده از راکت های هایدار70 داشته است. به عنوان مثال در عملیات فتح المبین 11 فروند موشک ماوریک توسط کبراهای ایران شلیک شد.
این کار در حالی در ایران و در بحبوحه جنگ به انجام رسید که تا آن زمان اجرای اینکار در دنیا سابقه نداشت و در آمریکا نیز بالگرد سوپرکبرا در 1990 این موشک را به طور آزمایشی به کار گرفت.
موارد دیگری از شاهکارهای کبراهای ایرانی در جنگ تحمیلی به درگیری هوایی با بالگردهای دشمن بازمی گردد. با توجه به برخورداری عراقی ها از بالگردهای مسلح که در طی جنگ مجهزتر نیز می شد و پروازهای این واحدها روی خطوط استقرار نیروهای زمینی ایران، بالگردهای ایرانی هم که برای پشتیبانی از نیروها در آن منطقه حضور داشتند برای کاهش فشار و تلفات رزمندگان زمینی ناگزیر به درگیری شدن با این کرکسان بعثی بودند.
در این نبردها خلبانان ایرانی با استفاده از توپ و خصوصاً موشک هدایت سیمی تاو خود که اساساً برای هدف قرار دادن اهداف هوایی نبوده است اقدام به درگیری می کردند که مورد اصابت قرار رفتن چندین بالگرد از جمله غزال(گازل) ساخت فرانسه تأیید شده است. همچنین گزارش هایی مبنی بر درگیر شدن و انهدام میل-24هایند نیز وجود دارد. اما جالب ترین شکار هوایی کبراهای ایران مربوط به منهدم کردن یک فروند میگ-21 عراقی با شلیک تعدادی راکت هوا به سطح هایدرا70 است که واقعه ای بی نظیر در تاریخ جنگ های هوایی به شمار می رود.
پس از جنگ
با پایان یافتن 8 سال نبرد سنگین و فرسایشی، کبراهای ایران نیز وارد دوره بازسازی و بعدها بهسازی شدند. این فعالیت ها شامل تمام اجزای بالگرد شامل موتور، سازه، بدنه، سامانه های سلاح و اویونیک بود. در نتیجه بعد از جنگ یگان های پروازی هوانیروز به طور متوسط بیش از 25هزار ساعت پرواز داشته اند. امروزه بیش از 70 درصد از حدود 2500 قطعه موجود در بالگردها شامل قطعاتی از بال، بدنه، موتور، سامانه های الکترونیکی در کشورمان ساخته می شود.
علاوه بر تعمیرات اساسی بالگردها، چندین فروند کبرا که آسیب های مختلفی دیده بودند بازسازی شده و به خط پرواز بازگشتند. یکی از نمونه های شاخص این کار که در اواسط دهه 1370 به انجام رسید، بالگردی بود که بیش از 90 درصد اجزای آن دوباره ساخته شد و به عقیده کارشناسان در واقع یک فروند بالگرد کامل ساخته شد.
در نهایت به دلیل اثبات عملی کارایی فوق العاده بالگرد تهاجمی در نبردها و بروز توانایی های فنی متخصصان کشور، طرح ساخت 50 فروند بالگرد کبرای بومی شده با نام 2091 در شرکت هسای اصفهان تصویب شد.
چندی پیش نیز 10 فروند بالگرد توفان که گونه ای مشابه کبرا است به یگان های عملیاتی تحویل داده شد. طبق اخبار منتشره این بالگردها جدید ساخت بوده اند و شامل بازسازی بالگردهای آسیب دیده نمی شدند. تمامی این ده فروند دارای سامانه هدفگیری موشک ضدتانک در دماغه خود هستند. هر چند بالگردهای توفان تفاوت ظاهری بخصوصی با کبراهای قبلی ندارند اما تفاوت هایی در برخی اودمات داخل کابین خلبانان دیده می شود.
نکته جالبی که باید به آن اشاره کرد ساخت یک نمونه تحقیقاتی با الهام از طرح بالگرد کبرا در سال 1366 و در چارچوب طرح سیدالشهداء است که یک بالگرد تهاجمی تک موتوره، دو نفره با یک تیربار 6 لوله 7.62 میلیمتری چرخان در دماغه و یک پرتابگر راکت 7 تایی در هر سمت بدنه است.
بالگرد تحقیقاتی ظفر
بالگرد تهاجمی و تکنفره شاهد285 نیز با بهره گیری از تجربیات کبرا و استفاده از طرح یک بالگرد کوچکتر برای مأموریت های تهاجمی زمینی و دریایی ساخته شده است.
برای بهسازی و ارتقاء سامانه های مختلف بالگرد کبرا در ایران چندین طرح قابل ذکر است. طرح «ارسلان» در نیروی زمینی ارتش که شامل بکارگیری برخی تجهیزات الکترونیکی و مخابراتی جدید و موشک های دوش پرتاب به عنوان موشک هوا به هوا می شد از آن جمله است.
بکارگیری موشک های هوا به هوا در بالگردهای رزمی اقدام بسیار مهمی در جهت افزایش قابلیت تهاجمی و تدافعی آنها دارد. درگیر شدن با بالگردهای دشمن جهت حفاظت از نیروهای زمینی و واحدهای هوایی خودی امری بود که هر چند با دلاوری خلبانان ایرانی در زمان جنگ انجام می شد اما با توجه به هدایت سیمی موشک های تاو نیازمند فراهم شدن شرایط خاصی بود و خود بالگرد را نیز تا زمان اصابت موشک به هدف در معرض خطر قرار می داد.
انهدام چند کبرای ایرانی توسط بالگردهای عراقی در درگیری های هوایی که طبیعتاً پدید می آمد نیز ناشی از نبود سلاح مؤثر، سریع و بی نیاز از هدایت توسط خلبان در آن زمان بود. با بهره گیری از موشک های دوش پرتاب در نقش هوا به هوا، درگیری هوایی با بالگردها و حتی هواپیماهای بدون سرنشین دشمن به طرز مؤثری صورت می گیرد.
همچنین نصب موشک هوا به هوای کوتاه برد حرارت یاب «AIM-9 سایدویندر» نیز مورد توجه بوده است. چند گونه از این موشک در ایران موجود است که به طور کلی کمتر از 100 کیلوگرم جرم و کمتر از 15 کیلومتر برد داشته و با عنوان فاطر در کشور نیز ساخته شده است. موشک سایدویندر در زمان جنگ تحمیلی از جنگنده های اف-4، اف-5 و اف-14 نیروی هوایی ارتش شلیک می شد.
موشک هوا به هوای سایدویندر زیر بالواره کبرا بنابر آمارهای موجود ده ها فروند از هواپیماها و بالگردهای عراقی را ساقط کرد. با استفاده از این موشک و مجهز بودن کبراهای در حال پرواز در یک منطقه، محیط خطرناکی نیز برای هواپیماهای دشمن بوجود می آید و نیاز به حضور جنگنده های خودی برای دفاع از بالگردها در خط مقدم را کمتر می کند.
تیزتک؛ مجهزترین کبرای ایران
به نظر می رسد جامع ترین برنامه به روز رسانی کبرا در کشور پروژه «تیزتک» باشد. در این پروژه علاوه بر بکارگیری تجهیزات اویونیک جدید شامل نمایشگرهای دیجیتال رنگی چند منظوره در کابین، جایگزینی رادیوهای و بیسیم های جدید، سامانه های هشدار دهنده راداری در طرفین و جلو و عقب بالگرد که پوشش 360 درجه را فراهم می کنند، تغییراتی در بدنه بالگرد نیز داده شد و از شیشه های ضدگلوله برای خدمه استفاده شد.
ساخت نمونه های جدید بالگرد کبرا بر اساس بهسازی های اجرا شده در تیزتک
از جمله تجهیزات وسامانه های ساخته شده برای روزآمد سازی کبرا، سامانه کنترل بالگرد کبرا و طراحى و ساخت سامانه نمایشگر چند منظوره(MFD) است که در تیزتک به کار رفته است.
سامانه کنترل سلاح بالگرد کبرا شامل مجموعه هاى پیچیده اى از ادوات اپتیکى، مکانیکى، کنترلى و الکترونیکی است که امکان ردگیرى هدف را با دقت و پایدارى بسیار بالا براى بالگرد فراهم مى آورد در حالی که اساساً این وسیله تحت تأثیر لرزش و حرکت هاى ناگهانى است.
در سامانه نمایشگر چند منظوره، حساسه هاى جدید و نمایشگرهاى کریستال مایع جایگزین سامانه هاى الکترومکانیکى و نمایشگرهاى قدیمى آنالوگ بالگرد شده است. این کار علاوه بر افزایش ایمنى پرواز، کاهش فشار کارى خلبان، افزایش ایمنی پرواز، کاهش احتمال بروز خرابی، کاهش زمان مورد نیاز برای تعمیر و نگهداری و آماده به کار شدن بالگرد، کاهش وزن و هزینه های کارکرد را به دنبال دارد.
نمایشگر MFD بکار رفته در تیزتک؛ برخی نمایشگرهای قدیمی حفظ شده اند
این سامانه نمایشگر قابلیت برنامه ریزی جهت نمایش هرگونه اطلاعات را دارد. از آن جمله اطلاعات کارکرد سامانه ها مانند دور موتورها و پروانه اصلی، گشتاور موتور، ولتاژ و شدت جریان تولیدی توسط ژنراتور، میزان سوخت و روغن و...، اطلاعات سامانه های سلاح و هدفگیری اپتیکی است.
همچنین این سامانه که تنها 12 کیلوگرم جرم دارد توانایی نمایش فیلم و اتصال به دوربین های دید در شب و روز را داشته و علاوه بر قابل مشاهده بودن در نور مستقیم خورشید، در شب و در صورت استفاده خلبان از دوربین دید در شب نیز قابل استفاده است.
در بالگرد تیزتک از یک نمایشگر سربالا(HUD) جدید نیز برای خلبان استفاده شده است که به نظر میرسد در جلوی آن دوربینی نصب شده باشد.
نمایشگر سر بالا در تیزتک
نوعی از دوربین های اپتیکی-حرارتی پایدار شده و قابل چرخش در دو راستا به همراه نمایشگرهای مربوطه در کابین بر روی یکی از کبراهای غیر موشک انداز هوانیروز به نمایش در آمده است. این دوربین ها برای امور نظارت هوایی و شناسایی اهداف کارایی دارند و مجهز شدن کبرا به این چنین سامانه ای علاوه بر بهبود قابلیت های عملیاتی آن، کار شناسایی اهداف از فاصله دور و پرهیز از نزدیک شدن بالگرد به مناطق دشمن را نیز ممکن می سازد. همچنین این سامانه برای شلیک بهتر موشک هایی مانند ماوریک به منظور هدفگیری از ارتفاع بالاتر و مسافت دورتر نیز کارایی دارد.
سامانه دوربین پایدار شده زیر بالگرد کبرا
تصویربردارى هوایى به وسیله بالگرد نیازمند قرار دادن دوربین روى یک سکوى پایدار شده است. در اینگونه پروازها سه نوع حرکت مزاحم وجود دارد که در صورت عدم وجود یک سکوى پایدار که دوربین روى آن قرار گرفته باشد، تصویربردارى را غیر ممکن مى سازد. این حرکت ها شامل لرزش هاى با دامنه مختلف و طیف فرکانسى وسیعى است.
نمایشگر دوربینِ زیرِ بدنه در کابین خلبان
در این سکوى پایدار شده، هر سه نوع حرکت نوسانى با بهره گیری از دو ژیروسکوپ متعامد، دفع مى شوند. بدین ترتیب على رغم همه حرکت هاى بالگرد زوایاى اصلى دوربین نسبت به یک چهارچوب مرجع ثابت مى ماند و تصاویر واضحی بدون نیاز به کنترل خلبان تهیه می شود.
دوربین های دید در شب انفرادی و دو چشمی مانند «شباهنگ» نیز مدتهاست به فهرست تجهیزات کبراهای ایران افزوده شده و مشکل بزرگ آنها در زمان جنگ تحمیلی که قابلیت پرواز و شلیک سلاح بخصوص موشک های ضد تانک در شب را نداشتند برطرف نموده است.
سامانه فرود اضطراری روی آب
با توجه به لزوم برخی پروازهای بالگردهای کبرای کشورمان در محیط های دریایی یکی از طرح های به انجام رسیده در این زمینه در سالهای اخیر، بالشتک های مربوط به فرود بر روی آب برای مواقع اضطراری است. با مجهز شدن کبراها به این سامانه، ایمنی کلی پرواز روی آب افزایش یافته و در صروت بروز سانحه با فرود و شناور شدن بالگرد در آب از خسارت بیشتر جلوگیری می شود.
انواع جدید موشک های ضدزره توفان که از برد بالاتر و میزان نفوذ بیشتری برخوردارند توسط صنایع دفاعی کشور ساخته شده اند که در زمره تسلیحات بالگرد کبرا نیز قرار می گیرند.
خبرهایی نیز از تلاش متخصصان داخلی برای بهبود عملکرد موتور بالگردهای هوانیروز از جمله کبرا منتشر شده است. با توجه به ضرورت حمل سامانه های جدید، قطعاً افزایش توان موتورها لازم است. همچنین بهبود مصرف سوخت در این موتورها با توجه به وجود فناوری های جدید، ممکن و عملی است.
یکی دیگر از تجهیزاتی که برای بکارگیری روی بالگردهای کشور توسعه داده شده، جمر یا اخلالگرهای فروسرخ جهت گمراه کردن موشک های آشیانه یاب حرارتی است. با استفاده از این سامانه ها میزان بقاپذیری بالگرد در محیط زرمی بیشتر شده و در نتیجه کارایی کلی آن افزایش می یابد.
جعبه سیاه بریا ذخیره اطلاعات پروازی و مخزن سوخت «خودنشت گیر» از دیگر تجهیزاتی است که برای افزایش قابلیت های بالگردها در کشور ساخته شده است. خصوصاً این وع مخازن سوخت در محیط عملیاتی بالگردهای تهاجم زمینی که در معرض شلیک گلوله هایی با کالیبرهای ریز و درشت قرار دارند بسیار مفید است.
یکی دیگر از سامانه های تهیه شده برای بالگرد کبرا، شبیه ساز است که با توجه به پرداختن به آن در گزارشی مستقل، تنها به این اشاره می کنیم که شبیه ساز ثابت بالگرد کبرا سالهاست در خدمت واحدهای آموزشی این پرنده بوده و شبیه ساز تمام متحرک و 6درجه آزادی آن نیز با قابلیت شلیک سلاح های مختلف شامل توپ، راکت و موشک ساخته شده است.
بالگردهای کبرای هوانیروز ارتش و نیروی هوافضای سپاه و نمونه های ساخته شده از روی آنها امروز هم جزو واحدهای رزمی بسیار مهم در نیروهای مسلح کشور هستند که با تعمیرات کامل بدست متخصصان داخلی، تجهیزات جدید و پیشرفته و سلاح های بومی امروزه با توانایی های بیشتر، برای رویایی با اهداف متنوع تر حتی اهداف دریایی با خلبانان و خدمه آموزش دیده و بهره مند از تجارب بی نظیر 8 سال جنگ تمام عیار با واحدهای زمینی و هوایی دشمن در آمادگی کامل برای اجرای مأموریت های فعلی و جدید هستند.
منبع: مشرق